Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «فرارو»
2024-05-02@10:09:37 GMT

چگونگی پاسخ دهی به بدترین پرسش‌های مصاحبه شغلی

تاریخ انتشار: ۶ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۳۹۵۷۳۳

چگونگی پاسخ دهی به بدترین پرسش‌های مصاحبه شغلی

فرارو- فکر می‌کنید زندگی‌تان تاکنون برای‌تان چگونه بوده است؟ این تحقیرآمیزترین تجربه در یک مصاحبه شغلی است. با این وجود، سوالات بدتری نیز می‌توانند در مصاحبه‌های شغلی مطرح شوند.

به گزارش فرارو به نقل از گاردین؛ در ادامه به این پرسش‌ها و نحوه پاسخ دهی به آن خواهیم پرداخت:

۱- اگر یک تکه میوه بودید چه میوه‌ای بودید؟

چیزی بدتر از مصاحبه کنندگان شغلی‌ای وجود ندارد که این تصور اشتباه را دارند که بامزه و خلاق هستند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

نوع پرسش‌های تصادفی آنان البته یک چالش هستند و برای ایجاد آشفتگی طراحی شده اند با این وجود، شما می‌توانید مصاحبه کنندگان را این گونه غافلگیر کنید: یک نفس عمیق (اما بی صدا) بکشید به آرامی لبخند بزنید و بگویید: "یک سیب".

۲- اگر توسط رئیس خود مورد آزار و اذیت جنسی قرار گرفتید چه می‌کردید؟

این یکی از نامناسب‌ترین پرسش هاست. شاید کارفرمای تان می‌خواهد بفهمد شما چگونه می‌توانید از پس بدترین چالش‌ها بر بیایید. شما باید برای پاسخ دادن به این پرسش از قواعد کتاب بازی پیروی کنید. می‌توانید بگویید: "البته من این موضوع را به منابع انسانی گزارش خواهم داد. اگر آن مدیر مافوقی داشته باشد ماجرا را به مافوق گزارش می‌دهم".

۳- بدترین اشتباهی که تاکنون در محل کار مرتکب شده اید چیست؟

بازهم فضولی بیش‌تر مصاحبه کنندگان، اما شما باید با توپ پرتاب شده از سوی آنان بازی کنید. ارزش این را دارد که برای لحظاتی چند حکایت خفیف ناجور واقعی یا ساختگی را در آستین خود داشته باشید و هم چنین ببینید:"خجالت آورترین اتفاقی که تا به حال در محل کار برای شما رخ داده چه بوده است"؟

برای مثال، می‌توانید بگویید: "ما برنامه بزرگی برای آماده کردن داشتیم و من با عجله فکر کردم که باید به جای ۱۰ نسخه ۱۰۰ نسخه از آن تولید کنم. بنابراین، تا دیر وقت سرکار ماندم و تمام ۱۰۰ نسخه را چاپ و صحافی کردم و کار تا صبح به طول انجامید. چه کاغذ بیهوده‌ای صرف شد"! این را همراه با قدری شانه بالا انداختن حاکی از پشیمانی بگویید. این پاسخ به دردتان خواهد خورد.

۴- شما رزومه نسبتا متنوعی دارید چرا هرگز نتوانستید در یک حوزه شغلی کار کنید؟

مصاحبه کننده از طرح این پرسش یک موضوع را در ذهن دارد: مسیر شغلی ثابت. شاید متوجه نشده باشید که اینجا در دنیای واقعی چه می‌گذرد، اما بازار کار اخیرا بسیار متلاطم شده است. با این پرسش چگونه روبرو می‌شوید؟ با آرامش پاسخ دهید: "من متعهد به یادگیری مهارت‌های جدید و داشتن تجربیات جدید هستم. من استاندارد‌های بالایی دارم و زمانی که دیگر یاد نمی‌گیرم ادامه می‌دهم".

۵- خودتان را در پنج سال آینده در کجا و در چه وضعیتی می‌بینید؟

من حتی نمی‌دانم برای شام چه خواهم خورد! آیا اخبار را تماشا می‌کنید؟ آیا مصاحبه کننده خود می‌داند ما ما فردا، یک هفته، ماه آینده کجا خواهیم بود؟! اما می‌خواهد در مورد ۲۰۲۸ بداند؟! بهترین و تنها پاسخ می‌تواند این باشد:"خب، با هر شانسی من هنوز اینجا خواهم بود و کار خوبی را برای شما انجام می‌دهم"!

منبع: فرارو

کلیدواژه: مصاحبه شغلی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت fararu.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «فرارو» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۳۹۵۷۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

بهترین و بدترین خاطره معلم کودکان کار

خبرگزاری مهر_ گروه جامعه؛ روز معلم که می شود همه ما به یاد معلمانمان می افتیم؛ خانواده‌ها از معلمان فرزندانشان تقدیر می کنند؛ مدیران مدارس برای معلمان خود هدایایی در نظر می گیرند و آموزش و پرورش در هر استان و شهر هم سعی دارد هر ساله به مناسبت روز معلم از معلمان نمونه خود تقدیر کند.

در این میان اما معلمانی هستند که بدون چشم داشتی، بدون آنکه از تدریس و زحماتشان کسی تقدیری داشته باشد؛ همچنان معلمی را با شوق و علاقه ادامه می دهند.

به بهانه روز زیبای معلم تلاش می کنیم در چند مصاحبه با تعدادی از این معلمان گفت‌وگو داشته باشیم.

یکی از این دسته از معلمان که کمتر به آنها پرداخته و از آنان تقدیر می شود معلمان مدارس کودکان کار و کودکان اتباع است؛ کودکانی که شناسنامه یا خانواده ندارند؛ کودکانی که ناچارند چند روز در هفته کار کنند و یا کودکان اتباع؛ همگی از جمله کودکانی هستند که مدارس معمولی از ثبت نام آنها سرباز می زنند.

در چنین شرایطی مراکز و یا مدارسی با مجوز از وزارت کشور یا سازمان بهزیستی اقدام به ثبت نام این کودکان می کنند تا علاوه بر سواد آموزی این کودکان، از افتادن آنان به دام آسیب های اجتماعی هم تا آنجا که می توانند جلوگیری کنند.

شقایق راد یکی از این معلمان است که ده سالی است در مدرسه کودکان کار ارفک فعالیت دارد. او مدتی تدریس و سواد آموزی به زنان سرپرست خانوار را برعهده داشت و حالا چند سالی است به صورت ویژه معلم ابتدایی کودکان است.

معلمی کودکان در مقطع ابتدایی به تنهایی خیلی سخت است؛ آیا آموزش به کودکان کار سخت تر نیست؟

معلمی شغل سختی است اما من هیچ‌گاه معلمی را به عنوان شغل نگاه نمی‌کنم؛ معلمی مسیری است که باید معلمان آن را انتخاب کنند. البته مسیری بسیار سخت است که چالش‌های زیادی هم دارد اما در کنار همه سختی‌هایش لذت‌هایی دارد که تا معلم نباشید نمی‌توانید لذت‌های معلمی را لمس و تجربه کنید.

آیا تفاوتی بین معلمی برای کودکان تحت آسیب با کودکان معمولی وجود دارد؟

بله آموزش به کودکان تحت آسیب متفاوت است؛ با توجه به شرایط زیستی که این کودکان دارند درس‌ها متفاوت است. در بسیاری از کتب درسی از نقش خانواده، محل سکونت و تاریخ تولد گفته می‌شود در حالی که کودک آسیب دیده حتی ممکن است شناسنامه نداشته باشد. ممکن است خانواده خوبی نداشته باشد و یا نداند حتی کجا به دنیا آمده است. ما با توجه به شرایط این کودکان کار و یا کودکان اتباع طرح درس‌های منسجمی بر طبق کتب درسی رسمی کشور طراحی کردیم؛ هیچ مطلبی حذف نشده اما روش تدریس متفاوت از سایر مدارس است تا کودک با دیدن تصاویر و مطالب کتاب‌های درسی به فکر چیزهایی که ندارد نیفتد. کودکان باید بدون حسرت خوردن مفاهیمی همچون خانواده و هرم غذایی را بدانند. به عنوان مثال در کتب درسی هرم غذایی آموزش داده شده است؛ متاسفانه برخی از این کودکان بسیار کمتر از کودکان معمولی پروتئین مصرف می کنند؛ تلاش می‌کنیم به آنان بیاموزیم که از چه مواد غذایی استفاده کنند تا جایگزین گوشت بوده و منبع پروتئین باشد.

آیا شرایط حضور غیاب دانش آموزان مدارس عادی با مدارس کودکان کار متفاوت است؟

شرایط حضور غیاب دانش آموزان مدارس عادی با مدارس کودکان کار هم متفاوت است؛ مدارس عادی با هماهنگی خانواده‌ها بر حضور و غیاب کودکان در مدرسه نظارت دارند اما ما در مدارس کودکان کار با خانواده یا بستگانی از کودک مواجهیم که اصرار می کند که کودک بتواند کارش را هم ادامه دهد. ما ناچاریم با خانواده این کودکان به نوعی یک تفاهمنامه در روز ثبت نام امضا کنیم تا کودک سه روز در هفته بتواند در کلاس‌های درس حاضر شود و سه روز دیگر را کار کند. دختران سه روز و پسران سه روز دیگر هفته در مدرسه حضور دارند و روزهایی که در مدرسه نیستند به سر کار می‌روند.

کودکان کار دانش آموز در مدرسه ارفک معمولاً چه کارهایی می‌کنند؟

بیشتر این کودکان دست فروش هستند و چیزهایی را می‌فروشند که متاسفانه خودمان هم در خیابان این دستفروشی را مشاهده می‌کنیم؛ تعدادی از این کودکان در کارگاه‌هایی کار می‌کنند که چندان در دید عموم نیستند؛ کارگاه‌های خیاطی، تولیدی کیف و کفش و کارگاه های بسته‌بندی از جمله مهم‌ترین این کارگاه‌ها هستند؛ پسرهای بزرگتر هم در تعمیرگاه‌ها مثل تعمیرگاه‌های ماشین یا کارگاه های صنعتی فعالیت می‌کنند. برخی از دختران هم در منزل مشاغل خانگی دارند. مشاغل خانگی سود کمی دارند و برای اینکه یک خانواده بتواند امرار معاش داشته باشد لازم است همه اعضای خانواده یک شغل خانگی مثل بسته بندی را انجام دهند.

چه طور خانواده یا بستگان کودک کار را مجاب می‌کنید که کودکشان تحصیل را ادامه دهد؟

در روز ثبت نام ما از خانواده یا بستگان این کودکان با یک فرم تفاهم نامه قول می‌گیریم که سه روز در هفته کودک حتماً به مدرسه بیاید و او را به کار نفرستند. البته این موضوعی است که برای کودکان اتباع متفاوت است زیرا کودکان اتباع ممکن است در یک زمانی ناچار شوند همراه خانواده مهاجرت کنند.

آموزش به کودکان کار اتباع چه تفاوتی با کودک کار ایرانی دارد؟

خوشبختانه بین آموزش به کودکان کار ایرانی و اتباع در ارفک تفاوتی وجود ندارد؛ این دوستی و همدلی بین کودکان را خود بچه ها یاد گرفتند و این دوستی بین آنها وجود دارد دانش آموزان کوچکتر از بزرگترها یاد می‌گیرند که این دوستی‌ها را حفظ کنند. تنها موضوعی که ما معلمان و مربیان آن را در نظر می‌گیریم این است که کودکان اتباع مهاجر هستند؛ نحوه آموزش به کودکان مهاجر بدین صورت است که دوره‌های آموزشی فشرده و خلاصه است. مشخص نیست که این کودکان تا چه زمانی در کنار ما در مدرسه هستند. ما در هنگام ثبت نام به کودک و بستگانش می‌گوییم که یک سال لازم است که کودک به مدرسه بیاید؛ اما با توجه به شرایط این مهاجرین ممکن است کودک از ایران برود برای همین ما به گونه‌ای طرح درس‌ها را برنامه‌ریزی کردیم و به معلم‌ها ارائه دادیم که این طرح درس‌ها خلاصه‌ای از پایه‌های مورد نیاز کودکان باشد. در طرح آموزشی توسعه‌ای، دو طرح الف و ب طراحی شده، در طرح الف دو پایه اول و دوم ابتدایی و در طرح ب سه پایه سوم چهارم و پنجم ابتدایی گنجانده شده است.

طوری برنامه‌ریزی شده است که کودک به صورت خلاصه مطالب اصلی را فرا بگیرد و ضمناً به مسائل فرهنگی هم ورود نکردیم؛ تلاش کردیم تا مسائل فرهنگی تداخلی در مسائل آموزشی ایجاد نکند.

بهترین و بدترین خاطره شما از ده سال معلمی کودکان کار چه بوده است؟

بهترین خاطره برای من توانایی خواندن و نوشتن نوجوانی است که پس از ۱۴ سال بی‌سوادی توانست بخواند و متنی را با گریه برایم بخواند که عنوان اش این بود: من دیگر باسواد شدم.

بدترین خاطره ما معلمان کودکان کار هم ترک تحصیل اجباری کودکان است که بسیاری از آنها مجبور می‌شوند درس خواندنشان را ترک کنند. گاهی به خاطر تغییر محل کارشان ناچار می شوند تحصیل را رها کنند. علی رغم اینکه ما با سرکارگر یا کارفرما یا صاحب کارگاهشان صحبت میکنیم که کودک را جا به جا نکند اما باز هم گاهی اصرار ما بی فایده است و کودک برای کار اجباری به منطقه دیگری می رود و دیگر نمی‌تواند برای ادامه تحصیل به این مدرسه بیاد؛ البته امیدواریم این تغییر محل کار به ترک تحصیل دائمی کودک منجر نشود.گاهی هم مهاجرت موجب می شود کودک مجبور شود درس را رها کند.

کد خبر 6092574 علی قدمی

دیگر خبرها

  • نسبت ما با فضای مجازی چگونه است؟ / تلاش «شبکه» برای ایجاد پرسش
  • غلامحسین امیرخانی به پرسش‌هایتان درباره نستعلیق پاسخ می‌دهد
  • پاسخگویی به پرسش ‎های مشترکین در سامانه ملی انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات
  • سهم سوغات، ۲۵درصد هزینه‌های زائران
  • غلامحسین امیرخانی به پرسش‌های خوشنویسی پاسخ می‌دهد
  • چگونگی درگذشت نیکاشاکرمی و گاف های گزارش شبکه بی‌بی‌سی | از«مهر بسیار محرمانه» که نیست تا ناجا به جای فراجا و ...
  • سکوهای خالی: بدترین استقبال فصل از بارسا
  • بهترین و بدترین خاطره معلم کودکان کار
  • (ویدئو) فجیع‌ترین و بدترین پرونده قتل به روایت یک کارآگاه
  • بدترین خبر برای فرانسه 6 هفته پیش از یورو